مَــטּ فـَقَـطـ یـــہ 'پســَرَҐ
آرام بیصدا یواش ساکت مینویسم
من از زندگي خسته شدم.من از دنيا و آدماش بدم اومده باز آن یار بی وفا باز آن یار با جفا شیشه های اتومبیل را وقتی ضربه ای می خورند دیده ای ... ؟! شیشه خرد می شود ولی ... از هم نمی پاشد ... این روز ها من همان شیشه ام خردو تکه تکه ازهم نمی پاشم ... ولی شکسته ام... خسته ام از تظاهر به ایستادگی ... !!! زور که نیست ... دیگر نمی توانم بی دلیل بخندم ... وبا لبخندی مسخره وانمود کنم که خمه چیز روبه راه است زور که نیست ... اصلا دیگر نمی خواهم بخندم .. ! می خواهم لج کنم ... با خودم ... با همه دنیا !!! حالم خوب نیست ... یک مسکن قوی می خواهم بدون تجویز روزگار هم ... "مرگ" میدهی ؟؟؟ ... !!! بین بودن و نبودن! به رفتن فکر می کنی ... اتفاقی می افتد که منصرف میشوی می خواهی بمانی ... رفتاری می بینی که انگار باید بروی این بلاتکلیفی خودش کلی جهنم است... آرام خودم را به آغوش می گیرم خودم به تنهایی ... دست نوازشی برسرم می کشم لبخند می زنم ... آهسته می گویم: گریه نکن عزیزم من هستم خودم به تنهایی ... هوای نداشته ات را دارم
دروغ بگو ؛ تا باورت کنند ... !!! آب زیر کاه باش ؛ تا بهت اعتماد کنند ... !!! بی غیرت باش ؛ تا آزادی حس کنند ... !!! خیانت هایشان را نبین ؛ تا آرام باشند ... !!! اگر ساده ای... اگر راستگویی... اگر باوفایی... اگر با غیرتی... اگر یک رنگی... همیشه تنهایی ...! همیشه تنها !!!
ديگه هيچ چيز خوشحالم نمي كنه از كارم از خانواده ام خسته
به اين نتيجه رسيدم كه دنيا با همه عظمتش پوچه و ته اش هيچي نداره
به خاطر همين به اين فكر افتادم كه خودمو خلاص كنم
مردن از اين زندگي نكبت بار هزار بار بهتر و شيرين تر و بهتره
رفته بی من ای خدا باز که شده درد آشنا
من تنها یا دل شدم او با کی شد همنوا
او که با من میدمید او که از من می شنید
حال رفته بی من چرا راز دل شد برملا
من بی او خوابم نبرد او با کی شد هم قبا
او در دلم جا خوش بکرد من رسوا ترین رسوا
خوش بودم وقتی که بود مست بودم با دلبران
انگار که از خاطره آشنایی ام با توهزار سال گذشته است
که این چنین همه چیز، وهم و گنگ وخاموش در دورنمایی از مه وابرهای سیاه غوطه ورند
نمی دانم پس برای کدام خاطره است ، برای کدام نگاه و کدام لحن عاشقانه توست
که بغض گلوی امروز و فردایم را چنین فشار می دهد
ادامـــه مطـــلـــب
انگار فقط افسوس ماند برای من و تمام آرزوهای خوبم برای تو
که به تو سپرده بودمش با هزار و یک امیدو امروز ساده شکست
دلم می خواد بلند بلند بخندم به دنیا ، به خودم اما نه به تو
میگن آروم باش
ادامـــه مطـــلـــب
яima |